خبر داغ

پرداختن به "منظر میراث" شهرها آثار ملی ایی که مردمی نیستند!

شناسنامه هر کشوری میراث تاریخی و فرهنگی ملموس و غیرملموس آن است. آثاری که قدمت، تاریخ و هویت آن کشور را مشخص می‌کند و هویت ملی ، اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه سرمایه اجتماعی آن را شکل می‌دهد‌‌. حفاظت و حراست از این میراث امری ضروری و وظیفه جمعی همه ماست

به مناسبت ۱۸ آوریل، روز جهانی بناها و محوطه های تاریخی 

پرداختن به "منظر میراث" شهرها

آثار ملی ایی که مردمی نیستند

به قلم  حدیث لقمانی دکتری شهرسازی 

شناسنامه هر کشوری میراث تاریخی و فرهنگی ملموس و غیرملموس آن است. آثاری که قدمت، تاریخ و هویت آن کشور را مشخص می‌کند و هویت ملی ، اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه سرمایه اجتماعی آن را شکل می‌دهد‌‌. حفاظت و حراست از این میراث امری ضروری و وظیفه جمعی همه ماست.

چرا که حفاظت و نگهداری بافت های تاریخی و بناهای فرهنگی و تاریخی همواره با مفهوم ارزش و ارزشمندی همراه بوده است و پرداختن به ارزشمندیِ هر پدیده ای، مزایای به سزایی را به همراه دارد. حفاظت از آثار تاریخی، علاوه بر مزایای فرهنگی و اجتماعی،سبب آگاهی نسل جدید از ارزش‌های سرزمینشان است.نسلی که تجربه زیسته متفاوتی در شهر و معماری، به واسطه رسانه و هوش مصنوعی و متاورس، نسبت به نسل‌های پیشین دارندو ارزش‌هایی که روز به روز نزد آنان کمرنگ تر و کم جلوه تر می‌گردد، از جمله ارزشهای معماری شهری و اجتماعی.

کشور ما ایران در رده های اول دارنده آثار باستانی و ابنیه تاریخی و فرهنگی، و دارای کهن ترین فرهنگ و تمدنها در جهان است و این موضوع اهمیت حفاظت و صیانت از میراث را ضرورت بیشتری می‌بخشد.ضروریتی که به سبب آگاهی بخشی  نسل جدید فوریت میابد تا در نگهداری و پاسداری آنها، آگاه تر، داناتر و کوشاتر باشند.

حفاظت، حفظ اثر تاریخی و استمرار حیات آن را دنبال می‌کند و به ویژه در تاریخِ معماری و شهرسازی، به دنبال شناخت و فهم معماری و شهری با اصالت گذشته است. تاریخی که با سندروم تخریب تدریجی بناهای باشکوهی که هرکدام قصه و تاریخ و هویتی جذاب و شنیدنی و دیدنی مجزا دارند، رو به کمرنگ شدن و نابودی است. مانند بناهایی که هرگز موجودیتی برای نسل‌های جدیدتر نخواهد داشت. و ما راهی جز بارگزاری چند پست و استوری در شبکه های مجازی محدود به اینستاگرام و راه اندازی کارزارهای متفاوت، برای جلوگيري از تخریب بافت‌ها و بناهای ارزشمند نداریم تا صدایمان شنیده شود.

تخریب خانه شاعران به نامی چون ابتهاج و  اخیرا شایعه تخریب خانه نبی زاده در رشت و عمارت سینگر در تهران و آرامگاه خیام در نیشابور از این دست هستند.این امر موجب میگردد فرزندانمان با  ارزش‌ها،  فرهنگ ها و تاریخ این مرز و بوم غریبه باشند. پس صیانت و حفاظت از میراث فرهنگی هر شهری، مساوی با صیانت از فرهنگ و تمدن و ارزشهای آن است. عواملی که به طور مشترک و در کنار هم می‌توانند نقش موثری در پیشبرد تاریخ شهر داشته باشند. 

بدون تردید توسعه فرهنگ می‌تواند عامل موثری در محافظت میراث فرهنگی باشد. در این ارتباط محیط نیز خود سبب گسترش ارزشهای فرهنگی می‌شود . زیرا زمانی که افراد یک جامعه فرهنگ خود را غنی سازند، نسبت به لزوم حفظ میراث فرهنگی خود آگاه می‌شوند که در این مورد بر نقش آموزش نیز در تمام سطوح باید تاکید کرد.

در حفاظت و مرمت اثر، تفهیم مسائلی چون ارزش زمان، الگوهای معماری و شهری گذشته و حال، درک نحوه موجودیت برای درک حقیقت اثر ، نیازمند برنامه ریزی علمی و آگاهی بخشی و آموزش است.

عدم شناخت و آگاهی نسبت به ابنیه و بافت های تاریخی و میزان ارزش آنها ، موجب شکل گیری رفتارهای اجتماعی ناهنجاری چون تخریب و دست اندازی به فضاهای تاریخی و پدیده وندالیسم می‌گردد. نمونه ای که اخیرا در رسانه ها سر و صدا کرد و فردی را به حق خود پندار، درحال خسارت به سی و سه پل می‌بینیم و هزاران مثال دیگر. 

ویژگی ها و ارزش‌هایی که از سوی متخصصین میراث، ارزشمند بوده ولی در دید شهروندان ارزشی ندارد و فقط نشانه کهنگی است. 

در اینجا علاوه بر نقش آموزش، نقش مدیریت شهری و نهادهای مسئول نیز مطرح می‌شود. البته به همراه اینکه بپذیریم هرکدام از ما منحصرا نیز موثریم. به قول مولانا تو چراغ خود برافروز، تو یکی نه ای هزاری. 

هنگامی که مسئولین اقدامی برای شناساندن بافت ها و ابنیه تاریخی و ارزشهای آن به شهروندان نکرده اند و در زمینه میراث و منظر، جامعه را آموزش نداده اند، بستری را داریم که محکوم به تخریب ابنیه تاریخی است. ابنیه ایی که اگرچه ارزشمند و هویتمند ،نشانی از زندگی و تاریخ و فرهنگ در آن نیست. 

ابنیه تاریخی که ساکنان و شهروندان به ارزش‌ها و میراث آن واقف نبوده ،به آن علاقه ای هم ندارند. و این آثار  فقط میراث ثبتی هستند و آثار مردمی نیستند. مگر اینکه با تمهیداتی مانند کاربری و تبدیل خانه ها به موزه و کافه ، موجب جذب و رضایتمندی افراد شده باشد.

بافت های قدیمی شهری نیز سرنوشتی کم و بیش مشابه دارند. محلاتی که در گذشته اسم و رسمی داشته و مطلوب برای زندگی بوده اند و حس امنیت که پایه ترین نیاز انسانی است در آن وجود داشته، امروزه به محلاتی بی نام و نشان،  نا امن و فسرده تبدیل شده اند  که فاقد امکانات لازم است و ساکنان این بافت ها خواستار امکاناتی هستند که علیرغم کم هزینه بودن مانند جمع آوری زباله، روشنایی، جمع آوری معتادان، ساماندهی آشفتگی بصری، تاکنون از سوی مسئولان شهری برآورده نشده است. به صورت مشخص تر  محلات ساغریسازان و پیرسرا به عنوان دو محله ثبت شده ملی در زمره این بافت ها در شهر رشت هستند که علیرغم ثبت ملی، راهکارهای مناسبی برای ساماندهی آن شکل نگرفته است. در واقع ثبت بافت ها و ابنیه های تاریخی به عنوان میراث ملی هنوز حتی نتوانسته اند موجب بهبود شرایط زندگی ساکنان شوند و وضعیت عمومی بافت را ارتقا دهند. از همین روست که بی علاقگی و بی اعتنایی ساکنان و شهروندان و در نتیجه تخریب منظر شهری بافت‌های تاریخی شهری شده اند و ثبت ملی شدن اینگونه، هیچ دستاورد مثبتی از دیدگاه شهروندان و ساکنین و کاربران نداشته است.

در نتیجه،میراث فرهنگی و به دنبال آن منظر میراث ،به معنی لایه های پویای گذشته و حال است که فرهنگ و تاریخ با دیگر شاخصهای ذکر شده به همراه سرمایه اجتماعی، آن را شکل می‌دهد و فراتر از بعد کالبدی، میراث فرهنگی شهری شکل می‌گیرد.

 

تغییر کاربری مناسب یک بنای تاریخی نیز از مهمترین رویکردهای حفاظت آن است. در کشور ما بسیاری از بناها، کاربری های خود را از دست داده و به کاربری هایی نامرتبط تبدیل شده اند. این در حالی است که کشورهای توسعه یافته بهترین راهکار بنای تاریخی را احیای کاربری اصلی بنا می دانند. تغییر کاربری بناها و در کنار آن توجه به مفهوم رویداد پذیری و تزریق نقش فرهنگی به بناهای تاریخی از طریق رویدادهای مختلف با تمهیداتی که موجب خسارت به بنا نشود، سبب حفظ هویت و ارزشمندی آن می‌شود.  الگوهای معماری و شهری این فضاها، افکار و اندیشه های پنهان شده ای در بطن خود دارند که مطالعه و شناساندن ِ آنها به نسل‌های جدیدتر برای مطالعه و پرداختن دقیق تر  فرهنگ و ارزشهای سرزمینشان ضروری است. در نتیجه شناخت ارزشهای نمادین و منظرین یک اثر تاثیر قابل توجهی بر حفاظت آن اثر داشته و راهنمایی برای مدیریت آن خواهد بود.

توسعه فرهنگ و آگاهی عمومی، سرمایه گذاری در زمینه مرمت و نگهداری ابنیه تاریخی، ترویج گردشگری پایدار و مسئولانه در بافت تاریخی، برپایی تورهای شهرگردی دانشجویی و دانش آموزی، حفظ آداب و رسوم به طرق مختلف،  تلاش جمعی و به کارگیری تمهیدات مناسب همگام با مدیران شهری از اقدامات موثر در راستای ارتقای حس تعلق شهروندان به بافت و در نتیجه حفاظت میراث فرهنگی و تداوم ارزشهای جامعه و شکل گیری منظر  میراثی غنی خواهد بود.