پل هایی در مسیر توسعه ؛ نگاهی به جایگاه سازه های جدید رشت در تاب آوری شهری
در سالهای اخیر، شهرداری رشت با اجرای چند پروژه عمرانی از جمله احداث پلهای جدید، تلاش کرده چهرهای از حرکت به سوی توسعه شهری ارائه دهد
پلهایی در مسیر توسعه؛ نگاهی به جایگاه سازههای جدید رشت در تابآوری شهری
#اختصاصی #بومرنگ_نیوز
✍️به قلم دکتر محمد اسکندری هیئت علمی و معاون آموزشی دانشگاه پیام نور استان گیلان
در سالهای اخیر، شهرداری رشت با اجرای چند پروژه عمرانی از جمله احداث پلهای جدید، تلاش کرده چهرهای از حرکت به سوی توسعه شهری ارائه دهد. اما بررسی دقیقتر این پروژهها، بهویژه از منظر تابآوری شهری، نشان میدهد که این پلها در ایفای نقش حیاتی خود در مواقع بحران، با کاستیهای جدی روبرو هستند. در واقع، آنچه در این سازهها بیش از همه فقدان آن احساس میشود، تعریف مسیرهای جایگزین و طراحی یکپارچه با سناریوهای بحران است؛ موضوعی که در ادبیات تابآوری کالبدی، از ارکان اساسی محسوب میشود.
تابآوری کالبدی به معنای توانایی زیرساختها برای مقاومت، تطابق، و تداوم عملکرد در برابر مخاطرات طبیعی است. در این چارچوب، پلها باید نه تنها ظرفیت عبور روزمره، بلکه نقش کلیدی خود را در هنگام رخدادهایی چون زلزله، سیل یا انسداد مسیرهای اصلی ایفا کنند. در بررسی میدانی پلهای جدید احداثشده در رشت، یکی از نکات قابل تأمل، فقدان مسیرهای پشتیبان یا جایگزین در اطراف این پلهاست؛ وضعیتی که در صورت انسداد یا تخریب یک پل، عملاً باعث قطع ارتباط محلات و محدود شدن دسترسی اضطراری میشود.
از منظر طراحی سازهای، تاکنون اطلاعات رسمی یا گزارشهای تخصصی که بهطور مستقیم ضعف فنی یا ناپایداری این سازهها را تأیید کند در دسترس نیست. بنابراین، تمرکز نقد نباید بر استحکام خام سازه، بلکه بر غیبت نگاه سیستمی در طراحی شبکه معابر در شرایط بحران باشد. این خلأ، خود ریشه در رویکردی دارد که پروژهها را بهصورت منفرد و بدون ارتباط عملکردی با سایر اجزای شهر برنامهریزی میکند.
یکی دیگر از کاستیها، نبود پیوستهای بحران در طراحی و اجراست. طراحی بدون پیشبینی سناریوهای اضطراری، به معنای آن است که عملکرد پل در وضعیت غیرعادی مشخص نیست؛ این در حالی است که پل، در زمان بحران، تنها یک مسیر فیزیکی نیست، بلکه گلوگاه ارتباطیِ بسیاری از عملکردهای اضطراری چون انتقال مصدومان، دسترسی نیروهای امدادی، یا توزیع منابع حیاتی است.
شهر رشت، با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی خود، نیازمند زیرساختهایی است که فراتر از نیاز روزمره، قابلیت مقاومت و تداوم عملکرد در مواجهه با بحران را داشته باشند. پلهایی که بدون برنامهریزی برای مسیرهای جایگزین و بدون ارزیابی تابآوری کالبدی احداث میشوند، نه تنها به هنگام بحران یاریگر نخواهند بود، بلکه ممکن است خود به گرهی در مدیریت آن بدل شوند.