خبر داغ

پروژه های شهری و توهم توسعه ؛ نقدی بر توسعه شکل گرا و بی پشتوانه نهادی

در حالی‌ که چهره‌ بسیاری از شهر های ایران با برج‌ ها، بزرگراه‌ ها و پروژه ‌های عمرانی دگرگون شده، پرسشی اساسی پا برجاست: آیا این مظاهر شکلی از توسعه ریشه در حکمرانی خردمندانه و مشارکت ‌محور دارند؟ یا با شتابی فاقد پشتیبانی نهادی به پیش می‌روند؟

🔰 پروژه های شهری و توهم توسعه ؛ نقدی بر توسعه شکل گرا و بی پشتوانه نهادی

 

#اختصاصی #بومرنگ_نیوز 

به قلم محمد تاج بخش دکتری مدیریت توسعه و پژوهشگر شهری ✍️

 

💢در حالی‌ که چهره‌ بسیاری از شهر های ایران با برج‌ ها، بزرگراه‌ ها و پروژه ‌های عمرانی دگرگون شده، پرسشی اساسی پا برجاست: آیا این مظاهر شکلی از توسعه ریشه در حکمرانی خردمندانه و مشارکت ‌محور دارند؟ یا با شتابی فاقد پشتیبانی نهادی به پیش می‌روند؟

 

📝این یادداشت، نگاهی انتقادی دارد به گسستی که میان توسعه فیزیکی و ظرفیت‌ های نهادی در شهر های ما در حال شکل‌گیری است.

 

🔹در بسیاری از شهر های ایران، آنچه به ‌عنوان توسعه شهری معرفی می‌شود، بیشتر در قالب پروژه ‌های بزرگ عمرانی و ساخت‌ و ساز های پرهزینه نمود یافته است؛ توسعه ‌ای که عمدتاً بر گسترش فیزیکی شهر ها تمرکز دارد، نه بر بهبود پایدار کیفیت زندگی شهروندان.

 

🔸اما در دل این روند شتاب ‌زده، نوعی ناپیوستگی نگران‌کننده میان توسعه و زیرساخت ‌های نهادی دیده می‌شود. گویی توسعه در مسیری مستقل و بی‌اعتنا به نهاد ها حرکت می‌کند؛ مسیری که اگر اصلاح نشود، نه ‌تنها ناپایدار خواهد بود، بلکه می‌تواند زمینه ‌ساز بحران ‌های پیچیده در مدیریت شهری شود. 

 

📝در این یادداشت، «نهاد» صرفاً به سازمان‌ های اجرایی مانند شهرداری یا شورا های شهر محدود نمی‌شود. منظور از نهاد، مجموعه ‌ای از قواعد، ساختار ها، فرآیند های تصمیم‌ گیری، هنجار ها، و فرهنگ ‌های مشارکت و پاسخ‌گویی است که رفتار بازیگران را در عرصه ‌ی توسعه شهری هدایت می‌کنند. این نهاد ها می‌توانند رسمی یا غیررسمی باشند، اما در هر حال، زیر بنای حکمرانی پایدار و مؤثرند.

 

🔻در مقابل، سازمان‌ ها ساختار های اجرایی مشخصی هستند که در دل همین بستر نهادی عمل می‌کنند. برای نمونه، شهرداری تنها زمانی می‌تواند کارآمد باشد که در چارچوب نهاد هایی شفاف، پاسخ‌گو و مشارکت ‌پذیر فعالیت کند. 

 

🔺در سال ‌های اخیر، الگوی رایج توسعه شهری در ایران، بیش از آنکه بر ظرفیت ‌های نهادی، انسجام بین‌ سازمانی و مشارکت عمومی متکی باشد، بر شتاب در اجرا و پروژه ‌سازی تمرکز داشته است. این رویکرد پروژه ‌محور، شکافی عمیق میان توسعه و نهاد ایجاد کرده که پیامد آن، تضعیف حکمرانی شهری است. نهاد های رسمی توسعه، از شورا های اسلامی شهر و شهرداری‌ ها گرفته تا نهاد های برنامه‌ریزی، اغلب نه به ‌عنوان راهبران توسعه، بلکه در قامت مجریانی منفعل یا ناظران حاشیه ‌ای ظاهر می‌شوند.

 

♦️در نتیجه، توسعه به‌ جای آنکه از دل تحلیل ‌های زیستی، اقتصادی و اجتماعی سر برآورد، تابع ملاحظات مالی، منافع پیمانکاری یا مصلحت ‌های مقطعی شده است. 

 

🔹این گسست میان توسعه و نهاد، در قالب نشانه‌ هایی آشکار می‌شود: نخست، عدم همراستایی پروژه‌ ها با اسناد فرادست شهری و طرح‌ های جامع؛ دوم، مشارکت حداقلی نهاد های تخصصی و مدنی در فرآیند تصمیم‌گیری؛ و سوم، ناپایداری نتایج توسعه، هم در بُعد اجتماعی و هم در بُعد زیست‌محیطی. توسعه ‌ای که فاقد پشتیبانی نهادی باشد، عمر کوتاهی دارد. 

 

🔸اگر حکمرانی مؤثر و نهاد سازی پایدار را به‌عنوان زیرساخت توسعه نادیده بگیریم، آنچه از دل پروژه ‌های شهری بیرون می‌آید، کالبدی زیبا اما ناپایدار خواهد بود. 

 

♦️شهر، صرفاً با ساخت ‌و ساز زنده نمی‌ماند؛ معنا و دوام آن از رهگذر نهاد های توانمند، مشارکت مردمی و پاسخ‌گویی پیوسته حاصل می‌شود. هرچه این ناپیوستگی میان نهاد و توسعه عمیق‌تر شود، اعتماد عمومی فرسوده ‌تر، منابع ناکارآمد تر و بحران‌ های شهری بازتولید خواهند شد. 

 

🔶اکنون بیش از هر زمان دیگری روشن است که توسعه شهریِ فاقد پشتوانه نهادی، نه‌تنها پایدار نیست، بلکه در بلند مدت می‌تواند به فرسایش سرمایه اجتماعی و تعمیق بحران‌ های شهری منجر شود. راه برون‌رفت از این وضعیت، نه در افزایش پروژه‌ ها، بلکه در تقویت زیرساخت ‌های نرم توسعه است؛ نهاد هایی که مشارکت‌پذیر، پاسخ‌گو و یادگیرنده باشند. 

 

✅بدون چنین نوسازی نهادی، هرچقدر هم شهر بسازیم، «شهروند» نخواهیم ساخت.