نقی هدایتی : *اعتماد عمومی با کدام شاخص؟ ارزیابی واقعی سخنان رئیس شورای شهر رشت*
نقی هدایتی : اظهارات اخیر رئیس شورای اسلامی شهر رشت دربارهی بازگشت اعتماد مردم به شورا و شهرداری، در فضای شهری کنونی رشت، فاقد پشتوانهی اجتماعی و شاخصهای عینی است.
*اعتماد عمومی با کدام شاخص؟ ارزیابی واقعی سخنان رئیس شورای شهر رشت*
✍️ به قلم نقی هدایتی فعال اجتماعی سیاسی
اظهارات اخیر رئیس شورای اسلامی شهر رشت دربارهی بازگشت اعتماد مردم به شورا و شهرداری، در فضای شهری کنونی رشت، فاقد پشتوانهی اجتماعی و شاخصهای عینی است.
شهر رشت درگیر بحرانی چندلایه در مدیریت شهری است؛ از ساختار اقتصادی و کالبدی تا کیفیت زندگی روزمرهی شهروندان، هیچ نشانهای از بهبودِ پایدار و سیستماتیک دیده نمیشود که بتوان بر پایهی آن از «احیای اعتماد عمومی» سخن گفت.
رییس شورای رشت باید روشن کند بر اساس کدام شاخصها از بازگشت اعتماد سخن میگوید؟ اگر اعتماد مردم معیار دارد، این معیارها در صحنهی شهر قابل سنجشاند:
آیا شهر امروز اسفالتِ کامل، پایدار و استاندارد دارد؟
آیا محلات شهری توسعهیافتگی متوازن یافتهاند یا همچنان با فقر خدمات و زیرساخت درگیرند؟
آیا ترافیک روزانهی رشت کاهش یافته و حملونقل عمومیِ کارآمد و روان برقرار شده است؟
چه تعداد خیابان یا مسیر جدید به شبکهی حرکتی افزوده شده است؟
آیا ساخت پنج پل، واقعاً مسئلهی روزمرهی مردم در رفتوآمد و دسترسی را حل کرده یا صرفاً چهرهی پروژهای شهر را رنگ کرده است؟
آیا اصلاح ساختاری در شهرداری انجام شده یا همان فرایند پرخطا، پرهزینه و غیرشفاف ادامه دارد؟
آیا رشت بهمعنای حقیقی شهر هوشمند شده است یا شعار «هوشمندسازی» همچنان در حد تابلو و مصاحبه باقی مانده؟
آیا حاشیهنشینی مهار شده یا دامنهی سکونت غیررسمی در شرق و جنوب شهر گسترش یافته؟
آیا ساختوسازهای غیرمجاز کاهش یافته یا صرفاً با جریمههای موردی اداره میشود؟
آیا مشارکت شهروندان در تصمیمهای محلهای و شهری واقعاً تسهیل شده است یا به چند نشست نمایشی محدود مانده؟
سرانهی فضای سبز شهری افزایش ملموس یافته یا در همان ارقام نازل سالهای گذشته رسوب کرده؟
آیا ورزش شهروندی و فعالیتهای محلهای سالم حمایت شده یا بدون راهبرد مانده؟ و ...
پرسشهایی از این دست، پایههای ارزیابی واقعیتِ مدیریت شهریاند. بدون پاسخ مستند به این شاخصها، هیچ ادعایی دربارهی بازگشت اعتماد عمومی، اعتبار اجتماعی ندارد.
رشت هنوز با سطح بالایی از بی اعتمادی و گسست میان مدیریت شهری و مردم زندگی میکند. نشانههای عینی آن روشن است: محلات فرسوده و ناایمن، ترافیک فلجکننده، رکود در حملونقل عمومی، ضعف زیرساختهای خدمات شهری، ناهمگونی رشد کالبدی، و ناتوانی شهرداری در اصلاح ساختار درآمدی و هزینهای خود.
اگر قرار است از اعتماد سخن گفته شود، باید ابتدا «کارنامهی واقعی» در برابر مردم گشوده شود. اعتماد، نتیجهی اصلاح ساختار، شفافیت در تصمیمگیری، پاسخگویی صادقانه و پیشرفت محسوس در زندگی شهری است؛ نه حاصلِ مصاحبه و شعار تبلیغاتی.