قلب رشت در تسخیر راسته معتادان ؛ مطهری رشت در آستانه یک فاجعه اجتماعی!
اینجا رشت است، خیابان مطهری. اما سالهاست که اهالی، این مسیر را نه با نام رسمیاش، بلکه با لقبی تلخ و شرمآور میشناسند: «راسته معتادان».
راسته معتادان در قلب رشت؛ مطهری رشت در آستانه یک فاجعه اجتماعی!
اینجا رشت است، خیابان مطهری. اما سالهاست که اهالی، این مسیر را نه با نام رسمیاش، بلکه با لقبی تلخ و شرمآور میشناسند: «راسته معتادان».
راستهای که از حوالی ساعت ۷ یا ۸ شب تا نیمههای شب، به جولانگاه دستفروشانی تبدیل میشود که بخش زیادی از آنها اسیر اعتیادند و بساطشان پر است از لوازم دسته چندم، خراب و حتی اجناس سرقتی.
آنچه سالها پیش شاید در گوشهای کوچک و محدود شکل گرفت، امروز به لطف بیعملی و بیتفاوتی نهادهای مسئول، مثل یک لکه سیاه بر چهره شهر، رشد کرده و حالا تا نزدیکی بانک صادرات، قبل از دهنه بادیالله کشیده شده است.
این رشد نه حاصل سرمایهگذاری و برنامهریزی، بلکه نتیجه مستقیم رهاشدگی و بیبرنامگی است.
در این راسته، خرید و فروش تنها معاملهای که صورت میگیرد نیست. در حاشیه بساطها، رد و بدل مواد مخدر، زد و خوردهای خیابانی، و صحنههایی پر از خشونت، هر چند ساعت یکبار تکرار میشود.
درگیریهای بین فروشندگان – که هر کدام قلمروی خود را میخواهند – به فریاد، فحاشی و گاهی حتی خونریزی ختم میشود.
ساکنین محل میگویند که هر شب، بارها صدای فریاد، شکستن شیشه یا دعوای شدید، سکوت خیابان را میشکند. اینجا امنیت دیگر یک شوخی تلخ است
کوچه مجاور بانک ملی، امروز دیگر عبور و مرور عادی ندارد. این کوچه به طور کامل در اختیار همین دستفروشان است و اهالی، عملاً جرات ندارند از آن عبور کنند. عابران نیز ترجیح میدهند مسیرشان را عوض کنند، چون تردد از اینجا به معنای روبهرو شدن با تهدید، مزاحمت یا حداقل نگاههای سنگین و نگرانکننده است.
اما بخش تکاندهندهتر ماجرا، وضعیت بهداشتی این منطقه است. همان دستفروشانی که کوچه مجاور را در اختیار گرفتهاند، آنجا را به توالت عمومی تبدیل کردهاند.
بوی تعفن ادرار و زباله، همراه با تجمع چندینساعته این افراد، محیطی ایجاد کرده که هم برای سلامت ساکنین خطرناک است و هم چهره شهر را لکهدار کرده.
تصور کنید این صحنهها در یکی از خیابانهای اصلی رشت – شهری که به عنوان مقصد گردشگری شناخته میشود – هر شب تکرار میشود!
رشت سالهاست به عنوان شهر خلاق خوراک یونسکو و پایتخت فرهنگ و خوراک ایران شناخته میشود.
گردشگران داخلی و خارجی، با تصاویری از میدان شهرداری، پیادهراه فرهنگی، بازارهای رنگارنگ و غذاهای محلی بینظیر وارد این شهر میشوند.
اما تصور کنید یک گردشگر پس از دیدن این زیباییها، در مسیرش به خیابان مطهری میرسد؛ با راستهای پر از معتادان سرگردان، درگیریهای خیابانی، بوی تعفن و بساط فروش اجناس سرقتی مواجه میشود.
تمام تصویر ذهنی که با زحمت و تبلیغات ساخته شده، در چند دقیقه نابود میشود. گردشگر با خود میگوید: "این همان شهری است که به عنوان مقصد گردشگری معرفی میکنند؟"
این تضاد نه تنها ضربهای بزرگ به صنعت گردشگری گیلان است، بلکه به اعتماد عمومی نسبت به شعارها و برنامههای فرهنگی هم لطمه میزند.
یک شهر گردشگری نمیتواند قلبش را به حال خود رها کند و انتظار داشته باشد که تصویرش در ذهن مسافران همچنان زیبا بماند.
بارها و بارها، بومرنگ نیوز این وضعیت را گزارش کرده و هشدار داده است.
بارها از مسئولان شهرداری، نیروی انتظامی، استانداری، شورای تأمین و دیگر نهادهای مرتبط پرسیدهایم که:
چه کسی باید امنیت و آرامش مردم این منطقه را برگرداند؟
کدام سازمان باید این آلودگی و بینظمی را جمع کند؟
چرا با این حجم از شکایت مردمی، هنوز هیچ اقدام جدی و ماندگاری صورت نگرفته است؟
آیا باید منتظر بمانیم تا یک حادثه خونین یا یک فاجعه اجتماعی بزرگ رخ دهد تا مسئولان تازه یادشان بیفتد که خیابان مطهری بخشی از شهر رشت است و نه گوشهای دورافتاده و فراموششده؟
این حجم از بیتفاوتی نه تنها چهره شهر را مخدوش کرده، بلکه باعث شده احساس ناامنی در میان مردم رشت به شدت افزایش یابد. وقتی اهالی از ترس دعواها جرات عبور از یک کوچه را ندارند، وقتی خانوادهها مجبورند مسیر خود را عوض کنند تا فرزندانشان این صحنهها را نبینند، یعنی ما در حال باختن یک میدان اجتماعی هستیم.
رشت، این شهر فرهنگی و تاریخی، شایسته آن نیست که یکی از خیابانهای اصلیاش به پاتوق معتادان، محل فروش اجناس سرقتی، مرکز درگیریهای خیابانی و توالت عمومی غیررسمی تبدیل شود.
📌این یادداشت یک هشدار است؛ نه برای اولین بار، و نه آخرین بار.
اگر گوش شنوایی باشد، اگر ارادهای برای عمل وجود داشته باشد، میتوان این وضعیت را سامان داد. اما اگر باز هم بیتوجهی ادامه پیدا کند، فردا که این بحران بزرگتر شد و به خیابانهای دیگر سرایت کرد، دیگر هیچ توجیهی برای سکوت باقی نخواهد ماند.